Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جماران»
2024-04-27@05:46:41 GMT

گزارش خیالی الشرق الاوسط از ترور امام خمینی (س)

تاریخ انتشار: ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۱۶۶۴۳

گزارش خیالی الشرق الاوسط از ترور امام خمینی (س)

به گزارش جماران؛ روزنامه الشرق الاوسط در مطلبی به نقل از یک مقام پیشین اطلاعاتی حزب بعث روایت هایی را از اقدامات تروریستی منافقین در ابتدای انقلاب اسلامی مطرح کرد.

این روزنامه نوشت: سالم الجمیلی افسر اداره اطلاعات حزب بعث است که مدت های مدیدی در راهروهای این سرویس اطلاعاتی ماندگار بود و او اکنون برای الشرق الاوسط ماجراهای جنجال برانگیزی را روایت می کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

هنگامی که نیروهای آمریکایی در سال ۲۰۰۳ میلادی به عراق حمله کردند، الجمیلی مدیر شعبه آمریکا در سرویس اطلاعات حزب بعث بود. او با سرعت تاجایی که توانست آرشیوها را از بین برد اما نیروهای آمریکایی در بازداشتش تاخیر نکردند و ۹ ماه  را در زندان هایشان سپری کرد و سپس عازم امان شد و بعدها از آنجا رفت.

در بخشی از روایت های مختلف او به الشرق الاوسط چنین آمده است:

ضبط صوت منفجر شد و دست آیت الله خامنه ای مصدوم شد

این گزارش می افزاید:

اواسط دهه شصت، (امام)خمینی به عراق آمد در حالی که در ابتدا فعالیتی نداشت. پس از انقلاب ژوئیه ۱۹۶۸ میلادی، عراق موضع مخالفی در قبال تصمیم شاه برای الحاق جزایره سه گانه(امارات) اتخاذ کرد. محمدرضا شاه پهلوی به عنوان اهرم فشار و تهدید، نیروهایش را روانه مرزهای عراق کرد. شاه از مخالفان کُرد در عراق حمایت کرد و حمایت از مخالفان ایران را علیه او آغاز کردیم.

پس از توافق الجزایر در سال ۱۹۷۵ ، ایران حمایتش از جنبش کُرد را متوقف کرد و جنبش کرد از هم پاشید. از جمله شروط این توافق این بود که فعالیت مخالفان ایران در خاک عراق متوقف شود. به (امام) خمینی گفته شد که لازم است وضعیت جدید  و شرایط رابطه با ایران را بپذیرد اما قبول نکرد و اصرار ورزید. به او گفتیم که اگر روی تداوم فعالیت هایش اصرار داشته باشد، باید عراق را ترک کند. تلاش کرد به کویت برود. در منطقه مرزی معلق ماند و مقامات عراقی با بازگشتش به نجف موافقت کردند.

پس از آنکه مشخص شد که کنترل او دشوار است، در موضوع (امام)خمینی و رابطه با ایران  نوعی سردرگمی بوجود آمد. در همین شرایط، فرماندهی سرویس اطلاعاتی این مشکل را بررسی کرد که آیا ممکن است دلیل این موضوع، اصرار (امام) خمینی بر تداوم فعالیت هایش باشد؟ در یکی از جلسات یکی از افسران، ترور (امام)خمینی و انداختن مسئولیت ترورش  بر گردن [آیت الله] ابوالقاسم خویی مرجع تقلید شیعه را مطرح کرد که به این طریق هر دو شخصیت حذف شوند. سرویس اطلاعاتی جرأت نکرد بخش دوم پیشنهاد را به رئیس جمهور ارائه کند و تنها بخش اول را گفت یعنی ترور (امام) خمینی. صدام نه با ترور و نه تحویل او به سرویس اطلاعات شاه موافقت نکرد و گفت: «آیا اطلاعات نمی داند که او میهمان عراق است؟»

در این فضا، (امام) خمینی راهی پاریس شد. صدام می خواست از نیات او در مرحله آتی بویژه پس از آنکه رژیم شاه در حال تزلزل بود، اطلاع یابد. او علی پاوه را که با (امام)خمینی ارتباط داشت، به پاریس فرستاد و این دیدار رخ داد. پاوه از (امام) خمینی پرسید که در صورت سقوط شاه و بازگشتش به تهران چه کاری ممکن است انجام دهد و او با قاطعیت پاسخ داد که اولویت پس از موفقیت انقلاب اسلامی سرنگونی رژیم بعث در عراق خواهد بود. صدام به گزارش فرستاده اش گوش داد و نتیجه گرفت که در صورت بازگشت (امام)خمینی به تهران، رویارویی حتمی است و آن را بسیار محتمل می دید.

شاه رفت و (امام) خمینی بازگشت. جریان های اسلامی شیعی در عراق فورا با او ابراز همدردی کردند و تحت تاثیر او قرار گرفتند. (امام) خمینی محمد باقر صدر مرجع تقلید شیعیان را به اعلام انقلاب اسلامی در عراق ترغیب می کرد. این فضای تنفر از رژیم عراق دلیل اقدامات ایذایی ایران از طریق وکلا و نمایندگانش در عراق بود.

نشانه های رویارویی شدت گرفت. به همین خاطر برای مدت طولانی یک خلبان ایرانی را که هواپیمایش قبل از جنگ بر فراز عراق سقوط کرد، به عنوان شاهدی بر اینکه ایران عملا آغازگر درگیری است، توقیف کردیم.

هنگامی که انقلاب اسلامی در ایران به پیروزی رسید، ترکیبی از نیروها بود و نهادهایش شکننده بود. جنگ آغاز شد و ما باید عناصر قدرت لازم را جمع می کردیم. رویارویی علنی و بدون کنترل شد. مجاهدین خلق عناصر کارکشته و باتجربه ای در اقدامات نظامی و امنیتی داشتند و در جامعه ریشه دوانده بودند. ما از قبل با حزب دموکرات کردستان ایران هم روابطی داشتیم. این روابط به اداره اطلاعات عراق امکان وارد کردن ضربات دردناک به رژیم ایران را داد.

ضربات دردناک

در بخش های بعدی این گزارش آمده است:

سرویس اطلاعاتی حزب بعث تمام راههای حمایت رسانه ای، فنی، مادی و نظامی از حزب دموکرات کردستان و مجاهدین خلق را فراهم کرد. هدف اول، زیر نظر مستقیم برزان التکریتی بود. نقشه ای برای انفجار محل  تدوین کرد و در ۲۸ ژوئن ۱۹۸۱ به اجرا درآمد و آیت الله{محمد} حسین بهشتی رئیس قوه قضائیه و ۷۲ شخصیت برجسته از جمله شماری وزرا و نمایندگان و مسئولان بخش های مختلف کشته شدند. این ضربه قوی و شدید بود و اداره اطلاعات عراق نشان داد که می تواند به اماکنی که مستحکم به نظر می رسیدند، برسد.

آیت الله خامنه ای رهبر کنونی ایران هم فرد دیگری بود که هدف قرار گرفت. هنگام سخنرانی، بمبی که در یک ضبط صوت کارگذاشته شده بود، منفجر و باعث فلج شدن دست راستش شد. قرار بود آیت الله(امام) خمینی نیز در این نشست حاضر شود، اما حضورش به تاخیر افتاد و نجات یافت.

برزان التکریتی به دنبال ضربه بزرگتر یعنی ترور (امام) خمینی بود. در سال ۱۹۸۱ میلادی امکان انجام چنین عملیاتی فراهم شد. رسیدن به (امام) خمینی آسان نبود اما وجود یک روحانی نزدیک به او که احتمالا با مجاهدین خلق هم صنمی داشت، این ماموریت دشوار را آسان کرد. تیمی از سرویس اطلاعات عراق مامور تهیه یک بمب کوچک برای کارگذاشتن در بالش (امام) خمینی شد. این بمب  در یک زمان اشتباه و زمانی منفجر شد که (امام) خمینی خارج از خانه بود. اما صِرف دستیابی به اتاق ایشان، موجب نگرانی شد.

حملات ادامه یافت و در ۳۰ آگوست، یک انفجار باعث کشته شدن محمد علی رجایی پس از کمتر از یک ماه از تصدی پستش شد و محمد جواد باهنر نخست وزیر وقت ایران در انفجار یک بمب که در دفتر وی هنگام جلسه با شورای عالی دفاع کارگذاشته شده بود، کشته شد.

درگیری تلخ بر سر خاک کویت

رویارویی بین اداره اطلاعات عراق و ایران به خاک دو کشور محدود نشد و  به میادین دور و نزدیک رسید. الجمیلی می گوید که کویت صحنه مبارزه تلخی بود، به ویژه اینکه حزب الدعوه عراق که حامی ایران بود، از اراضی کویت برای اجرای عملیات علیه رژیم عراق استفاده می کرد.  هنگامی که گروهی از حزب الدعوه در آوریل، عملیات دانشگاه المستنصریه را برای هدف قرار دادن طارق عزیز انجام دادند، اداره اطلاعات عراق با تلاش برای ترور صادق قطب زاده که در راه دیدار با امیر کویت بود، پاسخ داد. کویت همچنین صحنه هدف قرار دادن سفارت ایران با موشک و سوء قصد به یک مقام مسؤول در حزب الدعوه و حملات دیگر بود.

اعدام سید محمد باقر صدر

تلاش(امام) خمینی برای انتقال انقلاب به داخل عراق، منبع نگرانی بزرگ رژیم عراق و سرویس هایش بود و سید محمد باقر صدر جانش را در چنین فضایی از دست داد.

صدر از مهمترین نظریه پردازان اندیشه اسلامی شیعی بود وهمین باعث محبوبیت بالای او و تاثیرگذاری در محافل شیعه عراق شده بود.

سرویس اطلاعاتی حفاظت از محمد باقر صدر را پیشنهاد کرد، اما امنیت عمومی اعدامش را پیشنهاد کرد و رئیس جمهور با آن موافقت کرد. سرویس اطلاعاتی از احضار صدر توسط اداره امنیت عمومی و اعدام او در روز بعد بهت زده شد. به نظر می رسد رییس جمهور نظر اداره اطلاعات را نادیده گرفت و با نظر مدیریت امنیت عمومی موافقت کرد که معتقد بود که هیچ فایده ای در مراقبت از صدر نیست و بر لزوم خلاصی از او تأکید کرد و این چنین او در ۹ آوریل ۱۹۸۰ اعدام شد.

به گزارش جماران، بخش هایی از این گزارش با توجه به آنکه نیازمند وجود اطلاعات مشابه از سایر منابع است قابل راستی آزمایی نیست، اما در خصوص بخش های مرتبط با امام خمینی(س) دو خطای فاحش وجود دارد که اصل روایت افسر یاد شده را زیر سوال می برد:

1-در بخش مربوط به ترور آیت الله خامنه ای ادعا شده است که «قرار بود آیت الله(امام) خمینی نیز در این نشست حاضر شود اما حضورش به تاخیر افتاد و نجات یافت».

پر واضح است که این ادعا عاری از واقعیت است و امام خمینی از بعد اردیبهشت 1359 که وارد جماران شدند، تا پایان عمر خارج نشدند.

2-در بخش دیگر نیز ادعا شده است: «رسیدن به (امام) خمینی آسان نبود اما وجود یک روحانی نزدیک به او که احتمالا با مجاهدین خلق هم صنمی داشت، این ماموریت دشوار را آسان کرد. تیمی از سرویس اطلاعات عراق مأمور تهیه یک بمب کوچک برای کارگذاشتن در بالش (امام) خمینی شد. این بمب  در یک زمان اشتباه و زمانی منفجر شد که (امام) خمینی خارج از خانه بود. اما صِرف دستیابی به اتاق ایشان، موجب نگرانی شد».

در این زمینه چند نکته وجود دارد:
الف-تاکنون هیچ مقام امنیتی کشور یا هیچ یک از اعضای بیت و دفتر امام راحل سخن یا فرضیه ای مبنی بر چنین تروری را بیان نکرده یا تایید نکرده اند. طبعا موضوع بمباران بیت امام در پروژه کودتای نوژه موضوعی مجزاست که ظاهرا ربطی به این ادعای خیالی ندارد. 
ب-نفوذ از طریق یکی از روحانیون اطراف امام هم ادعای مضحک دیگری است که این مقام اسبق بعثی بیان کرده است.

ج-در این بخش برای دومین بار ادعا شده است که (بمب) «زمانی منفجر شد که (امام) خمینی خارج از خانه بود). همانگونه که گفته شد امام اساسا هیچ گاه از جماران خارج نشدند و باز اساسا بمبی منفجر نشد که ایشان در آن هنگام از منزل خارج بوده باشند!

3-مدعیاتی مانند منتسب کردن ترور حضرت آت الله خامنه ای به دستگاه اطلاعاتی بعث-در حالی که این ترور توسط گروه فرقان انجام شد- نیز از سخنانی است که برای اولین بار در این مطلب گفته شده است.

منبع: جماران

کلیدواژه: زلزله ترکیه و سوریه آیت الله خامنه ای امام خمینی ترور امام خمینی منافقین سید محمد باقر صدر رژیم بعث زلزله ترکیه و سوریه اداره اطلاعات عراق سرویس اطلاعاتی سرویس اطلاعات انقلاب اسلامی محمد باقر صدر الله خامنه ای الشرق الاوسط مجاهدین خلق امام خمینی آیت الله منفجر شد حزب بعث

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۱۶۶۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نوه امام خمینی در خارج از کشور چه کاره است؟ /خاطرات عروس بزرگ امام از فوت دو فرزندش و علت آن

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، خانم معصومه حائری یزدی همسر آیت‌الله سید مصطفی خمینی و دختر آیت‌الله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.

آن طور که عصر ایران روایت کرده است؛ وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجت‌الاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصه های رسمی و رسانه‌ای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی می‌کند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).

از نکات شگفت‌آور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.

او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان می‌کرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب می‌کردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.

با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانه‌ها نبود اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهل‌وچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفت‌وگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم می‌کرد.

درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آن‌ها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی مانده‌اند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما ‌شدند و هول و هراس ایجاد ‌کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.

دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من می‌گفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»

۲۷۲۱۱

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899748

دیگر خبرها

  • عروس بزرگ امام چرا همسرش را «داداش» صدا می‌زد؟
  • عروس بزرگ امام چرا همسرش را «داداش» صدا می زد؟ /آقا مصطفی اصلا از وضعیت نجف راضی نبود /او نمی خواست مثل بقیه پوشیه بزنم
  • نوه امام خمینی در خارج از کشور چه کاره است؟ 
  • نوه امام خمینی در خارج از کشور چه کاره است؟ /خاطرات عروس بزرگ امام از فوت دو فرزندش و علت آن
  • پیام رئیسی در پی درگذشت عروس امام خمینی
  • واکنش ابراهیم رئیسی به درگذشت عروس امام خمینی
  • روزی که رژیم بعث عراق به کاربرد سلاح‌های شیمیایی محکوم شد
  • عروس بزرگ امام خمینی درگذشت
  • همه دستاوردهای امروز ایران اسلامی، از برکات نهضت امام راحل است
  • شناسایی شکستگی و ترمیم لوله انتقال آب در بندر امام خمینی